انجام ورزش در بدن چه تاثیراتی خواهد داشت ؟
عضلات در حال ورزش 10 تا 18 برابر در حال استراحت احتیاج به خون دارند، 20 دفعه بیشتر قند و اکسیژن مصرف مى نمایند، 50 بار زیادتر گازکربنیک دفع مى نمایند، و با توجه به همین ارقام ، اهمیت کار قلب هنگام ورزش روشن مى گردد .
در واکنش قلب در برابر کار عضلانى ، مشاهده مى شود ضربانهاى دبى ، حجم خون ، فشارخون و حتى ترکیبات فیزیکوشیمیایى خون را دگرگون مى سازد. ضربان قلب هنگام کار بدنى ، یعنى زمانى که عضلات را به فعالیت مى داریم ، 2 - 3 و حتى 4 برابر، و امکان دارد به 200 ضربه در دقیقه برسد. حجم خون 2 - 3 برابر و دبى قلب 6 - 7 و حتى 8 برابر و گاه زیادتر شود و دبى قلب از 4 لیتر در دقیقه ممکن است به 30 تا 35 لیتر در دقیقه برسد، در صورتى که دبى قلب شخص سالم و ورزیده در حال معمولى 25 لیتر است .
حجم قلب ورزش کاران و کارگرانى که کار بدنى سنگینى دارند، بدون شک افزایش مى یابد، اما این افزایش به عقیده بسیارى ، فیزیولوژیک و کاملا طبیعى است . در اثر فعالیت بدن ، حجم قلب افزایش مى یابد، زیرا جدار بطن ها به ویژه بطن چپ ضخیم مى شوند، یعنى همانطور که عضلات بازو در اثر ورزش یا ابتلا به برخى بیمارى ها قوى مى شود، عضلات قلب هم در اثر کار، قوى مى گردد و در نتیجه قدرت انقباض قلب زیاد مى شود...))(7)
نقش ورزش در عضلات بدن :
1. قدرت انقباض و نظم ضربان قلب پس از مدتى ورزش کردن بهتر مى شود...
2. گنجایش ریه ها بیشتر مى گردد و در نتیجه ، اکسیژن بهترى و بیشترى به بدن مى رسد... ورزش صحیح و معتدل و متناسب با مزاج ، سبب نظم و ثبات حرکات تنفس مى گردد و تنفس عمیق تر، ولى شمارش آن کمتر مى شود.
3. هرچه شخص ورزیده تر باشد، مقدار سوخت بدنش نقصان مى یابد، یعنى در حقیقت در اثر مدتى ورزش کردن ، بدن بهتر از مواد غذایى خود استفاده مى کند.
4. رشد و نمو بهتر انجام مى گیرد، زیرا اکسیژن بهتر و بیشتر به تمام نسوج مى رسد و در نتیجه ، فعالیت غدد داخلى افزوده شده و بنابر عقیده اى در عضلاتى که فعالیت مى کنند، موادى ایجاد مى شوند که به رشد و نمو کمک مى نماید.
5. قوه جذب و دفع بهتر مى شود.
6. بدن عادت مى کند در برابر مختصر فعالیت ، ناگهان نفس تنگى پیش نیاید و ضربان قلب زیاد نشود و دیرتر خسته گردد و عرق نماید.
7. هماهنگى بین اعصاب و مراکز عصبى و تقویت اعصاب ، ایجاد شده و کارهاى فکرى ، آسانتر مى شود.
در کتاب زن و ورزش نیز درباره فواید ورزش چنین آمده است :
((بدن انسان برخلاف ماشین یا هر وسیله دیگر که بر اثر کار و فعالیت مستهلک مى گردد، با کار جان گرفته و توانایى بیشترى کسب مى نماید. در زمانهاى گذشته ، حرکت و تمرین هاى بدنى ، بخشى از کار روزانه فرد به شمار مى رفت ، اما امروزه بر اثر پیشرفت تکنولوژى و ماشین ، باید بیشتر از گذشته در جستجوى حرکت بود، و هر فرد بایستى آن را در برنامه روزانه خود بگنجاند...
تنفس و یا نفس کشیدن وسیله اى است که با آن ، اکسیژن به همه بدن مى رسد و مواد زاید و اکسیده به بیرون ریخته مى شود. در خلال تمرین ، میزان نفس کشیدن افزایش مى یابد. شخصى که بدنش تربیت شده با تمرین هاى ورزشى است ، آهسته تر و عمیق تر از افراد دیگر نفس مى کشد، فشارهاى وارد بر سیستم تنفسى خویش را با تلاش کمتر و کارایى بیشتر پاسخ گوست .
تمرین ها به دستگاه هاضمه به دو طریق کمک مى کنند:
1. به علت پى آمد نیاز بدن به غذا، اشتها را افزایش مى دهند،
2. حرکت اندامهاى هاضمه تسریع مى شود و حرکات دودى شکل معده - که موجب هضم غذا مى گردد - سریعتر و راحت تر صورت مى گیرد.
تمرین هاى ورزشى ، عمل تخلیه را بهبود و از یبوست پیشگیرى مى کند. حرکات دودى شکل افزایش مى یابد و در نتیجه ، روند ترشحات بدن کارآمدتر تنظیم مى شوند. به طور کلى افرادى که فعالیتهاى جسمانى بیشترى دارند، کمتر از افراد کم حرکت ، به بیمارى سنگ کلیه و اختلالات مشابه به آن مبتلا مى شوند.
بسیارى از مواد زاید، از طریق غدد عرق در پوست بدن بیرون ریخته مى شود. این فرایند با تمرینهاى شدید ورزشى تسریع مى شود، علاوه بر این ، عرق کردن باعث تمیز شدن پوست مى گردد.
ارزش دیگر تمرینهاى ورزشى ، در افزایش تولید سلولهاى قرمز خون در بافتهاى لنفاوى استخوان است . شمارش هموگلوبین خون بر اثر فعالیت بالا مى رود. تمرینها از بالا رفتن فشار خون جلوگیرى مى کند.))
به طور کلى نقش ورزش در سلامتى انسان آنقدر زیاد است که امروزه بسیارى از بیماریها را با ورزش مداوا مى کنند، که به این شیوه مداوا (( ورزش درمانى )) گفته مى شود.
پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله)فرمود:زمانی برامتم می آید5چیزرادوست می دارندو5چیز را فراموش میکنند1-دنیا را دوست می دارند وآخرت را از یاد یاد میبرند2-ثروت را دوست میدارندوحساب را فراموش میکنند3-زنان را دنیا را دوست می دارند وحوریان را ازیاد می برند4-کاخ هارا دوست می دارند و قبرها را فراموش میکنند5-وخویش را دوست میدارندوپروردگارراازیاد می برند.آنان ازمن بیزارندومن از آنان بیزارم.
کلمه الرسول الاعظم133 الاثنا عشریه202
چراباید بگوییم امام خامنه ای؟!؟!؟!؟! اصل(امامت محوری)مهمترین کلید واژه بود.سیستم امت-امامت حرف جهانشمول اسلامی بود که در عرصه سیاست احیا شد.ده سال هر کاری کردیم یک رسانه ی غربی پیدا شودکه بگوید((امام خمینی))نشد!
همه میگفتند((آیت الله خمینی)) سال 59به یکی از اساتید یهودی آلمان گفتم(استاد!چرا رسانه ها ی شما نمیگویند امام خمینی؟)خنده ای کرد و گفت(آخر ما بعضی چیزها را متوجه شدیم!)کیف اش را باز کردو یک کتاب در آورد. ترجمه آلمانی کتاب (ولایت فقیه )امام بود.(( گفت آقای خمینی یک تئوری جهانی دارد.وقتی ما بگوییم "امام" ایشان بین کشور های دنیا شاخص میشود.چون کلمه ی" امام "قابل تر جمه نیست . ولی وقتی بگوییم "رهبر" این کلمه در فر هنگ غرب بار منفی دارد. دیگر ما ایشان را کنار استالین و موسیلینی و هیلتر قرار میدهیم.کلمه "رهبر"به نفع ما و کلمه "امام"به نفع آقای خمینی است.از طرف دیگراگر ایشان یک جایگاه دینی دارد.ما به ایشان می گو ییم" آیت الله "اما "امام"یک بار معنوی دارد!از طرفی ایشان آن طور میشود امام امت اسلامی که مسلمانهای دنیا را دور خودش جمع بکند))با این صراحت این را به من گفت.یک رسانه ی غربی یا شرقی را پیدا نمیکنیدکه گفته باشد((امام خمینی)). آن موقع ما امتحان کردیم رسانه های غربی آیا می پذیریرند ما یک آگهی بدهیم به نام((امام خمینی))؟.می خواستیم60000مارک بدهیم که یک آگهی چاپ کنند قبول نکردند! شهریور58که در مجلس خبرگان قانون اساسی شهید بهشتی کلمه ی امامت رادر قانون اساسی گذاشت ریاست ان مجلس با آقای منتظری بود. امام خمینی گفت شما نمیتوانی مجلس را اداره کنی برو کنارآقای بهشتی اداره کند.وقتی شهید بهشتی آمد اصل پنجم را مطرح کند که ولی فقیه نائب امام زمان و امام امت اسلامی است کشور ریخت به هم! بازرگان اعلام استعفای دسته جمعی دولت را کرد.امیر انتظام اعلام کرد .که مجلس خبرگان قانون اساسی باید منحل شود.سر یک کلمه کشور ریخت به هم! امامت محوری امت گرایی عدالت گستری و دو قطبی مستکبرین- مستضعفیین اساس تئوری امام خمینی بود. امام خمینی از دنیا رفتند.اقای هاشمی رفسنجانی امدندپنج روز بعد از رحلت امام خمینی در دومین خطبه ی اولین نماز جمعه ی بعد از رحلت امام راجع به ولایت فقیه دو جمله گفتند.یک((ما نمیخواهیم بعد از رحلت امام خمینی به جانشین ایشان"امام"بگوییم)).این همه دعوا داشتیم با شرق و غرب.امام حاضر شد شهید بهشتی را قربانی کند برای این کلمه:قانون اساسی پنج بار روی امامت ولی فقیه تاکید کرده امام این را از سال 48 مطرح کرده شما میگویی نمیخواهیم؟به اسم اعزاز امام خمینی به جانشین اش نمیگوییم امام!انگار یکی به شما بگوید من چون خیلی شما رو دوست دارم افکار شما را میخواهم با شما دفن کنم!جمله ی دومشان این بود:((خبرگان مرجع تعیین نکرده است)).یعنی جانشین امام خمینی نه مرجع است ونه امام. وقتی ایشان جای ((امام ))گذاشت ((رهبر))((امت))شد((ملت)).یعنی عملا سیستم ملت-رهبر انگلیسی ها را پذیرفتیم وسیستم امت-امامت امام خمینی را کنار گذاشتیم.وقتی ((امت)) شد(( ملت))عناصر امت یعنی((خواهران وبرادران قرآنی))که وظایفی مثل امر به معروف و نهی از منکر نسبت به هم دارند تبدیل شدند به عناصر ملت یعنی ((شهروند))و ((هموطن)). اما کلمه سوم یعنی ((عدالت)):مقدس ترین کلمه ای که آقای هاشمی در دوران ریاست جمهوری شان ابداع وتحمیل کردند به نظام اسلامی کلمه ی ((توسعه))بود. فرق عدالت وتوسعه این بود که((عدالت))را خدا و پیغمبر(ص)وعلی مرتضی(ع)تعریف میکنند.اما ((توسعه))را صندوق بین المللی پول وبانک جهانی وصهیونیست های عالم. در عرصه بین المللی هم 2کلید واژه ی قرآنی ((مستکبرین))و((مستضعین))را ایشان اصلاح کردندوگفتند((مستکبرین))فحش وتوحین آمیز است! به جایش بگوییم ((قدرت های جهانی))!خب وقتی گفتی ((مستکبرین))باید با آن ها ((مبارزه))کنی اما وقتی گفتی ((قدرت های جهانی)) باید با آنها ((تعامل))کنی.((مستضعفین))را هم کردند((قشرآسیب پذیر))یعنی آدم های بی عرضه ای که که خودشان پذیرای آسیب اند! 5کلید واژه قرآنی امام خمینی که اساس گفتمان نهضت اسلامی بود توسط ایشان تغییر پیدا کردبه همان کلیدواژه هایی که دشمنان میخواستند. تا موقعی که کلید واژه قرآنی امام خمینی- که راس آن ها امام بودن ولی فقیه است-احیا نشود هر کاری بکنیم وصله پینه کردن است. شما هرلعنی که به......بکنیداین قدر جگردشمنان نمیسوزد که بگویید((امام خامنه ای)).
مشکلی که هست این است که همه میگویند((دیگران بگویند ما هم میگوییم! اصولگراها میگویند صداوسیما شروع کند.ماهم میگوییم!صدا وسیما میگوید ما که ازروحانیون نمیتوانیم جلو بیفتیم!روحانیون میگویند تا مدیران ارشد نظام خودشان نگویندکه ما نمیتوانیم جلوی مردم بگوییم! مدیران ارشدمیگویند وقتی جوانان انقلابی هم نمیگویندمابگوییم و هزینه بدهیم ؟!؟و... بعضی هم میگویند نگوییم چون قبلا کسی (حشمت الله طبرزدی)این کارراکرده واین کار در ذهن مردم سابقه ی خوبی ندارد ! خب خوب ها باید پرچمدار این کار شوند که این کاربه اسم آنها ثبت شود وآن سابقه پاک شود. آیت الله سید محمدباقر حکیم پا میشود میرود نجف. ازآنجا نامه مینویسدبه((حضرت آیت الله امام خامنه ای)).یک هفته بعد شهیدش میکنند.آن مرد بزرگ میفهمد که باید ازآن جا پیغام دهد((امام خامنه ای)). سید حسن نصرالله می فهمد در سخت ترین شرایطی که دارد باید بگوید امام خامنه ای! ما اینجا نشسته ایم ونمیگوییم!!! اگر نعمت خدا را قدر ندانیم میفرماید((ان عذابی لشدید)). روز قیامت هم آنجا ندا داده میشود که ((وقفوهم انهم مسئولون .ما لکم لا تناصرون))هی حرف را انداختند ازاین طرف به آن طرف